رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

رها عشق مامان وبابا

بدون عنوان

1393/3/3 9:21
نویسنده : مامان رها
119 بازدید
اشتراک گذاری

رهای عزیزم

ببخش که غیبتم طولانی شد.مامان بخاطر فوت مامانجونت (مامانی)شرایط روحی مناسبی نداره/

عزیز دلم این روزها تو هستی که باعث رهایی من از هجوم فکرهای بد ونا امیدکننده هستی/دلخوشی من به توست عزیزم.توی مراسمهای مامانجون خیلی اذیت شدی واذیت کردی/من که گریه میکردم توهم گریه میکردی وپیش هیچکس حتی بابا ابی,مادری,وپدر جون هم نمیرفتی....

مامانی تا آخرین لحظات علی رغم تحمل درد وحشتناکی که نهایتا از پادرش آورد به رها گلی لبخند میزد,میبوسیدت ومیگفت :آدم یه بوس بهش میکنه حالش خوب میشه وروحیه میگیره...

از بس میپرسی مامانجون کجاست بهت گفتم مامانجون رفته پیش خدا.....اما باز میگی نه رفته بیمارستان آمپول میزنه و میاد...

اما دیروز مرضی خانوم بهت گت رها جون مامانجونت کجارفته؟وتو مثل یه خانوم با شخصیت خیلی جدی وحاضرجواب گفتی رفته پیش خداااااااااااااا

روحش شاد وآرام

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

zahra
29 خرداد 93 15:22
سلام رهای عزیزم....دیدم پسته آخرت واس رفتن مامانجونه گفتم بذار حرف همیشگی مامانجونو بعداز رفتن تو از خونشونو بنویسم...همیشه وقتی از خونه مامانجونینا میرفتی تا هفته بعد مامانجون میگفتن اخی حالا تا چن روز همش حواسم پیششه و انگاری رها جلوی چشمم بازی میکنه ومیدوئه.. ..مامانجون خییییییلی دوست داشت...امیدوارم روحش همیشه در ارامش باشه...