بدون عنوان
سلام به رها خانومه گل.
رهای نازنینم حرف میزنه (سخنرانی میکنه) درحد تیم ملی اونم برزیل/
دائم سوژه داریم واسه ذوق کردن.
دیروز میگفت تخم بلدرچین میخوام!!وای که ما مردیم از خنده!
دیروز به پدرجون گفته چرا این سمت اپن (سمتی که روبه سالنه) کابینت ندارید؟
به بابا بزرگ گفت؟بزرگ سوت نزدید دیگه!
هرکس باهاش بلند حرف بزنه میگه منو زد!!
دائم میگه میخوام برم حیاط بازی کنم.به لباسش اهمیت میده و وقتی میپوشه از ما میپرسه خوشگله؟
چند روز پیش میخواستم موهاشو دم اسبی ببندم که نذاشت بعدش رفت از اتاق بیرون وگفت:نذاشتم مامان موهامو ببنده!!!
فقط میتونم بگم خدایا شکرت /
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی